عمریست رهین منت زهرائیم / مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید / ماپیر غلام حضرت زهراییم. . .
فرار رسيدن ايام شهادت حضرت زهرا مرضيه (س)، بانوي دو عالم،دخت نبي بزرگوار اسلام و همسري با وفاي امير المومنان علي (ع)را برتمام مسلمين جهان بخصوص بر شيعيان وعاشقان اهل بيت عصمت وطهارت تسليت عرض ميکنيم.
با توجه به ایام فاطمیه این بار مطلبی غم انگیز را از مصیبت های آن بزرگواران بخوانید.
در روایتی امام سجاد(علیه السلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر
ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده
بود:
1-
ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و
بر ما حمله می کردند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و
ساز و طبل می زدند.
2-
سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس را
در برابر چشم عمّه هایم زینب و ام کلثوم(علیهماالسلام) نگه داشتند، و سر برادرم علی
اکبر و پسرعمویم قاسم را در برابر چشم سکینه و فاطمه (خواهرانم) می آوردند و با
سرها بازی می کردند، و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می
گرفت.
3-
زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد،
چون دست هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت، و
آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
4-
از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز، ما را در برابر
تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید این ها را که در
اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
5-
ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند
و به آن ها می گفتند: این ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را در خیبر
و خندق و ... کشتند و خانه های آن ها را ویران ساختند، امروز شما انتقام آن ها را
از این ها بگیرید...
6-
ما را به بازار برده فروشان برده و خواستند بجای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند
این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
7-
ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت، روزها را از گرما و شب ها از سرما آرامش
نداشتیم...
برگرفته
از سوگنامه آل محمد، (ص)
قال الإمام السجاد (ع) : (ان رسول الله (ص) اجری الخیل وجعل سبقها اواقی من فضة)
امام زین العابدین (ع) فرمود :
رسول خدا (ص) در مسابقه اسب دوانی اسب دوانید وجایزه اش را چندین آق [آق نوعی واحد سنجش است وبه معنی یک دوازدهم رطل است](ترجمه منجد الطلاب) از نقره قرار داد.
وسائل الشیعه : 13 / 350
قال الإمام السجاد (ع) : (اللهمَّ اعطنی ... الصحة فی الجسم والقوة فی البدن)
امام سجاد (ع) در دعای ابو حمزه ثمالی عرضه می دارد :
خداوندا ! سلامتی در جسم وتوانایی بدنی به من ارزانی فرما !
مفاتیح الجنان، دعاء ابو حمزه ثمالی
وقتی قافله اسیران کربلا به دمشق رسید در کنار کوچهها مردم ایستاده بودند و تماشا می کردند . پیرمردی از شامیان جلو آمد و در مقابل قافله اسیران بایستاد و گفت : "شکر خدای را که شما را کشت و شهرهای اسلام را از شر مردان شما آسوده ساخت و امیر المؤمنین یزید را بر شما پیروزی داد . امام زین العابدین علیه السلام به آن پیرمردی که در آن سن و سال از تبلیغات زهرآگین اموی در امان نمانده بود ، فرمود : "ای شیخ ، آیا قرآن خواندهای ؟" . گفت : آری . فرمود : این آیه را قراءت کردهای : قل لا أسئلکم علیه أجرا الا المودة فی القربی . گفت : آری . امام علیه السلام فرمود : آن خویشاوندان که خداوند تعالی به دوستی آنها امر فرموده و برای رسول الله اجر رسالت قرار داده ماییم . سپس آیه تطهیر را که در حق اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است تلاوت فرمود : "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا" . پیرمرد گفت : این آیه را خواندهام . امام علیه السلام فرمود: مراد از این آیه ماییم که خداوند ما را از هر آلایش ظاهر و باطن پاکیزه داشته است . پیرمرد بسیار تعجب کرد و گریست و گفت چقدر من بی خبر ماندهام . سپس به امام علیه السلام عرض کرد : اگر توبه کنم آیا توبهام پذیرفته است؟ امام علیه السلام به او اطمینان داد. این پیرمرد را به خاطر همین آگاهی شهید کردند
عبادت امام سجاد علیه السلام
درباره امیرالمؤمنین گفته شده است که روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود، و تا به صبح عبادت میکرد. حضرت سجاد نیز چنین بود چه بسیار باغها و قنوات که به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد. عبادت و سجده او به حدی بود که به زین العابدین و سجاد ملقب شد.
از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده که روز قیامت خطاب میشود: «کجا است زین العابدین؟» و میبینم که فرزندم علی بن الحسین جواب میدهد و میآید.
از امام باقر علیه السلام روایت شده که: «پدرم را میدیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده، و صورت او زرد، و گونههای او مجروح، و محل سجده او پینه بسته بود.»
سخاوت، فتوت و رأفت امام سجاد علیه السلام
در تاریخ آمده است یکی از کارهای امیرالمؤمنین علیه السلام اداره کردن فقرا به طور مخفیانه بوده است. امیرالمؤمنین شبها خوراک، پوشاک و هیزم به خانه بینوایان میبرد، و آن بینوایان حتی نمیدانستند که چه کسی آنها را اداره میکند. همچنین میان مورخین مشهور است که امام سجاد علیه السلام چنین بوده است.
راوی میگوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودیم که از مناقب حضرت علی علیه السلام صحبت شد و گفته شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمؤمنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمؤمنین، بیشتر از علی بن الحسین علیهماالسلام نبوده است که صد خانواده را اداره میکرد. شبها گاهی هزار رکعت نماز میخواند.»
از طریق اهل تسنن روایت شده است که چون امام سجاد علیه السلام شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد خانواده را به طور مخفی اداره میکرده است.
زهد امام سجاد علیه السلام
چنانچه حضرت علی علیه السلام زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به خدای متعال نداشته است. امام سجاد علیه السلام نیز همچنین بوده است. لذا به اصحاب خود سفارش میفرمود: اصحابی، اخوانی، علیکم بدار الآخرة و لا اوصیکم بدار الدنیا فانکم علیها و بها متمسکون اما بلغکم ان عیسی علیه السلام قال للحواریین. الدنیا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها. و قال: من یبنی علی موج البحر داراً؟ تلکم الدار الدنیا و لا تتخذوها قراراً.
«ای یاران من، برادران من، مواظب خانه آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمیکنم زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زدهاید. آیا نشنیدهاید که حضرت عیسی به حواریون میگفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب، خانه میسازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید.»
به یقین وجود مطهّر امام سجاد (علیه السلام) از جنگ و قیام به اندازه سر سوزنی ترس و واهمه نداشت، چرا که او فرزند حسین بن علی (علیهما السلام) است. آقا و سروری که مرگ در راه خدا را برای خود افتخاری دانسته و در این امر، ذرّه ای شک و تردید به دل راه نداد و عاشقانه، جان عزیزش را تقدیم به محضر معشوق واقعی خود نمود. او کسی است که مردانه و با شجاعت وصف ناشدنی در مقابل ابن زیاد ایستاده و با شهامت تمام می فرماید: آیا مرا به کشتن تهدید می کنی؟ مگر نمی دانی که کشته شدن عادت ما و افتخار ما در شهادت است.[۱]
بنابراین شرکت نکردن حضرت در قیام حره، به هیچ وجه به خاطر ترس از مرگ نبوده است، حال که چنین است حتماً علت دیگری داشته که حضرت با در نظر گرفتن آن در جنگ و شورش شرکت نفرمود.
در این جا به بررسی علل عدم شرکت امام چهارم (علیه السّلام) در شورش مردم مدینه می پردازیم:
در آن زمان، اوضاع به شدت آشفته و نابسامان بود، یزید بر اوضاع مسلّط بود، او در جهت حفظ موقعیت خود با تمام قوا ایستادگی می کرد و در این امر، هرگونه شورش و قیام و اعتراضی را به شدّت سرکوب می نمود، در چنین شرایط بحرانی، اگر حضرت دست به شمشیر برده و قیام می کرد، به یقین چیزی جز شکست و سرکوبی عایدشان نمی شد. حال اگر قرار است قیام و انقلابی صورت بگیرد حتماً باید با تدبیر و اندیشه و با در نظر گرفتن عواقب آن باشد. با دقّت و تأمل می توان این گونه نتیجه گرفت که قیامی موفق است که یا پایانش پیروزی باشد و یا شکستی ظاهری که منافع و آثار درخشان در پی داشته باشد.
حال با توجه به این مطالب، اگر امام سجاد (علیه السلام) قیام می کرد در نهایت به شکست می انجامید، آن هم شکستی که تنها به سود اسلام نبود، بلکه به زیان اسلام نیز تمام می شده و در نهایت به نابودی اسلام می انجامید؛ زیرا امام سجاد (علیه السلام) بعد از جریان کربلا، رسالت خطیری بر عهده داشت، و آن رساندن پیام کربلای خونین به جهانیان بود. امام باید با سلاح بیان و خطابه، قلب های خفته را بیدار و چشم های بسته را باز می نمود، تا حقیقت پنهان کربلا، بر آنها آشکار شود و همگان بدانند که هدف قیام خونین پدر بزرگوارش حسین بن علی (علیهما السلام)، حفظ اسلام و مکتب حقّه تشیّع بود، نه رسیدن به جاه و مقام و ریاست. امام سجاد (علیه السلام) باید زنده می ماند تا به جهانیان اعلام کند که امام حسین (علیه السلام)، اسلام را به شدت در معرض خطر نابودی می دید و حکومت ظالمانه و غیر دینی یزید را به هیچ وجه به صلاح اسلام و آینده آن نمی دید؛ لذا دست به شمشیر برده و در راه احیاء دین و اسلام کشته و به درجه رفیع شهادت نائل آمد و با خون پاک خود جانی تازه به کالبد وجود جهان اسلام دمید. پس برای حفظ و پاسداری از اهداف بلند حسینی، باید کسی باشد که به میدان آمده و با توکل بر خداوند به وعظ و سخنرانی و بیدار سازی مردم بپردازد تا بدین وسیله راه حسین و اهداف آن سالار شهیدان تداوم یابد و آن کسی جز امام سجاد (علیه السلام) نبود.
علت دیگر بر عدم همکاری امام سجاد (علیه السلام) با شورشیان مدینه این بود که در میان آنها افرادی وجود داشتند که نیّت پاک و هدف مقدسی نداشتند، بلکه هدفشان از قیام، دست یافتن به پست و مقام و ریاست بود.[۲]
در این شرایط بحرانی، اگر امام چهارم (علیه السلام) با شورشیان قیام می کرد، به یقین، ایشان را متهم به ریاست طلبی کرده و می گفتند اگر شما جاه طلب و علاقمند به پست و مقام نیستی، پس چرا با افرادی که ریاست طلب هستند همکاری نمودی؟! در این رهگذر، هدف مقدس امام (علیه السلام) در پس پرده این اتهام مخفی می ماند.[۳]
هرکس انسان گرسنهاي را طعام دهد خداوند او را از ميوههاي بهشت اطعام مينمايد و هر که تشنهاي را آب دهد خداوند از چشمه گواراي بهشتي سيرآبش ميگرداند و هرکس برهنهاي را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتي خواهد پوشاند. امام سجاد (َع)
به وسيله عقل ناقص و نظريههاي باطل و مقايسات فاسد و بياساس نميتوان احکام و مسايل دين را به دست آورد؛ بنابراين تنها وسيله رسيدن به احکام واقعي دين، تسليم محض ميباشد؛ پس هرکس در مقابل ما اهل بيت تسليم باشد از هر انحرافي در امان است و هر که به وسيله ما هدايت يابد، خوشبخت خواهد بود و شخصي که با قياس و نظريات شخصي خود بخواهد دين اسلام را دريابد، هلاک ميگردد. امام سجاد (َع)
دنيا همچون نيمه خواب (چرت) است و آخرت بيداري ميباشد و ما در اين ميان رهگذر، بين خواب و بيداري به سر ميبريم. امام سجاد (َع)
از سعادت مرد آن است که در شهر خود کسب و تجارت نمايد و شريکان و مشتريانش افرادي صالح و نيکوکار باشند، و نيز داراي فرزنداني باشد که کمک حال او باشند. امام سجاد (ع)
هر آيهاي از قرآن، خزينهاي از علوم خداوند متعال است، پس هر آيه را که مشغول خواندن ميشوي، در آن دقّت کن که چه مييابي. امام سجاد (َع)